الهام عبداللهی دهکردی فعال گردشگری در یادداشتی نوشت: جهانگردی و مسافرت از همان ابتدای زندگی بشر آغاز شده و با گذشت زمان همراه با شور و نشاط، ماجراجویی و اکتشاف تغییر شکل داده و امروز بهعنوان «گردشگری» مطرح شده است.
عهد باستان:
بشر اولیه از آغاز، در سطح زمین بهدنبال کنجکاوی، شناخت طبیعت، یافتن غذا، پناهگاه، فرار از خطر، کسب امنیت، گذران اوقات فراغت و محیط زندگی بهتر پیوسته پهنه خاک را عرصه رفتوآمد خود قرار داده است، بهطوری که بهیقین میتوان گفت جهانگردی و مسافرت از همان سپیدهدم تاریخ زندگی بشر آغاز شده و با گذشت زمان چنین حرکتها و جنبشهایی بهصورت میل به گردش همراه با شور و نشاط، ماجراجویی و اکتشاف تغییر شکل یافته و امروزه میل به سیر و سفر بهعنوان «گردشگری» مطرح شده است.
اما شکی نیست که شیوه مسافرت در آن روزگار با امروز تفاوت بسیار داشته و روشن است که چگونگی مسافرت و ابزار آن نیز مانند دیگر فعالیتهای آدمی برحسب سطح زندگی، درجه تمدن، درک و شعور و شایستگیهای دوران در درازای تاریخ دچار تحول شده است.
بهطور مثال فنیقیها و یونانیها بهدلیل موقعیت جغرافیایی و ویژگیهای معیشتی و باورهای مذهبی از روزگاران گذشته به مسافرتهای بازرگانی یا مذهبی میرفتند.
دانشمندان یونان باستان، دریانوردان و بازرگانان فنیقی میان جزایر دریای مدیترانه رفتوآمد داشتند.
کهنترین نوشتههای یونانی در مورد مسافرت یونانیان در دو منظومه ایلیاد و اودیسه، سرودههای هومر شاعر و نویسنده یونانی آمده که ایلیاد جریان شرح لشکرکشی یونانیان است اما اودیسه در مورد دریاپیمایی فنیقیهاست و به داستانسرایی درباره دیدنیهای جزایر و سرزمین هایگوناگون پرداخته شده است.
یونانیان بهجز این که مانند فنیقیها بهمنظور بهدست آوردن درآمد از راه خرید و فروش کالا به سفرهای دریایی میرفتند، بنا به استعداد، ذوق و دلبستگی خود، برای پژوهش و دانش و آگاهی از اوضاع و احوال سرزمینها و مردم نیز سفر میکردند.
جهانگردان و مسافران یونانی بیشتر کرانههای دریایی آسیای صغیر و دریای سیاه را در مینوردیدند و در همان حال، آگاهیهایی در مورد منظرهها، چشماندازها، آبوهوا و چگونگی اوضاع شهرها و زندگی مردم کرانهنشین بهدست میآوردند.
ترسطانوس، دانشمندی که در سالهای ۷۶ تا ۱۴۹ پیش از میلاد میزیست، از پُرآوازهترین جهانگردان این دوران یونان بود.
او در مورد کشورهای جنوب و جنوبشرقی جهان باستان آگاهیها و دانستنیهای گرانبهایی بهدست آورد و با روز و روزگار ساکنان و وضع جغرافیایی کشور اتیوپی (حبشه) و کرانههای آفریقا و سرزمین نیل آشنا شد.
بهطور کلی در دوران گذشته، اشراف و شاهزادههای جوان اروپایی بهمنظور آشنایی با شیوههای مختلف حکومت و زندگی مردم به سرزمینهای گوناگون سفر میکردند و این مسافرتها جزیی از برنامههای سنتی آموزش و پرورش آنان را تشکیل میداد.
البته بیشتر مسافرت اشراف از سوی سازمانهای ویژهای که ماموریت ترتیب دادن آن را به عهده داشتند انجام میشُد.
گردشگری و سفر از جمله عادتهای قدیم طبقه حاکم و ثروتمند بوده است، هاردین امپراطور رم در فاصله سالهای ۱۱۷ تا ۱۳۸ میلادی به قصد سیاحت و نظاره لحظه طلوع آفتاب از ستیغ قله آتنا رنج سفر را بر خود هموار کرد تا به خواستههایش دست یابد و رومیان صاحب مال، جاه و مقام نیز همواره بهمنظور اقامت و کسب درآمد و گذران اوقات فراغت، خانههایی را در روستاهای پیرامونی شهر محل سکونت خود خریداری کرده و مورد استفاده قرار میدادند.
زمانی که امپراتور روم به اوج قدرت رسید مقامات دولتی و طبقه حاکم، روزهای صلح و آرامش را در تفریح و سرگرمی بهسر میبُردند، آنها هم مانند یونانیان از دیدن مراسم مذهبی و ورزشی لذت میبُردند و بدینمنظور به نقاط دیگر سفر میکردند.
فردی بهنام «پور سانیاس» اهل یونان، در ۱۷۰ میلادی کتابی بهنام «راهنمای یونان» منتشر کرد که این کتاب مشتمل بر ۱۰ جلد بود و مسافران را راهنمایی میکرد.
رومیان نیز بهمنظور سوداگری، تفریح و یا مداوا به سفر میرفتند، آنها برای بهرهمندی از آبهای معدنی، سواحل گرم و آفتابی، شرکت در مسابقههای المپیک و یا برای دیدن مبارزههای خونین و سرگرمکننده گلادیاتورها و بَردهها به یونان سفر میکردند.
مصر باستان زیارتگاه رومیان و یونانیان ثروتمند بود، اشراف، اعیان و نخبگان یونان و روم برای شرکت در مراسم ورزشی یا آیینهای مذهبی به سفر میرفتند، بههمین علت در شهرهای بزرگ و در مسیر جادههای اصلی بناهایی برای پذیرایی از مسافران ساخته شد.
شهر اسکندریه در سال ۳۲۲ پیش از میلاد از سوی اسکندر مقدونی بنا شد و در زمان سلطه رومیان بر مصر، مهمترین مرکز داد و ستد سوداگران و بازرگانان رومی و یونانی بود.
در زمان ساسانیان، بازرگانان رومی و ایرانی در دریاها و اقیانوسها سفر میکردند و رقیب یکدیگر بودند، آبهای گیتی جولانگاه سوداگران، تجارت پیشگان، اشراف و نخبگان این دو ملت بود.
تمدنهای آسیایی هم تاریخ بلندبالایی از سیاحت، تفریح و گردش دارند، نمونه شناخته شده آن وجود تفرجگاههایی در ماطق خوش آبوهوای چین و ژاپن (بهعنوان خانه دوم) است.
اشراف چینی و مهمانان آنان در فصل تابستان به مناطق خوش آب و هوای سوژو و هنگ ژو و سایر مناطق دیدنی میرفتند.
با پیدایش اسلام و چیرگی مسلمانان بر ایران و سپس روم، در انگیزه مسافرت و چگونگی و کمیت سفر مردم آن روزگار دگرگونیهایی روی داد، زیرا نخست به اینعلت که ایمان و باور ملتهای تازهمسلمانشده انگیزه مذهبی بسیار نیرومندی برای مسافرت به مکه در آنان بهوجود آورد، دوم این که بسیاری از دانشمندان ایرانزمین بهمنظور آشنایی بیشتر با خاستگاه اسلام و بهرهمندی از دانشمندان دینی بهعلت خواست و رغبت درونی و فطری ایرانیان به یادگیری دانش و بهویژه آشنایی و آمد و رفت با قبایلی از عرب که به روانی زبان و شیوایی گفتار شُهره بودند، به کشورهای عربی مسافرت میکردند.
بالاخره رونق بازرگانی میان ایران و کشورهای نوپای اسلامی آن روز باعث شد که گروه بیشماری از پارسیان و اعراب به سرزمینهای یکدیگر آمد و رفت کنند.
قروش وسطی:
در جوامع شرقی میتوان نمونههایی از گذران اوقات فراغت و گردشگری تفریحی را در میان گروههای اشرافی دید، بهعنوان نمونه، برنامههای شکار دستهجمعی درباریان که در فرهنگ نقاشی ایران و در هنر مینیاتور منعکس شده است، حکایت از وجود نوعی از گردشگری تفریحی و سرگرمکننده در بین طبقههای اشراف دارد.
شکل دیگری از گردشگری در این دوران، سفرهای درویشان، قلندران، جاسوسان و مسافرتهای استثنایی ماجراجویان بود، که برای کسب اطلاعات و از سر ماجراجویی انجام میشُد.
آنان اقدام به سفرهای زمینی و دریایی متهورانه میکردند و با کشف سرزمینها یا راههای تازه شامل از زمینی یا دریایی نامشان بهعنوان کاشف در تاریخ ثبت شده است مانند کریستف کلمب، ماژلان، واسکودوگاما و بسیاری از سیاحان و مکتشفان که هنوز برای ما ناشناختهاند.
مسافرتهای زیارتی به اماکن و یا شهرهای مذهبی از گذشتههای دور وجود داشته و در بین پیروان تمامی ادیان روز به روز رونق گرفته و با استفاده و بهکارگیری تسهیلات جدید، گسترش خارقالعادهای یافته است.
«حج» یکی از عوامل اصلی در ترغیب مسلمانان به گردشگری بوده است، مردمان بیشماری از تمامی نقاط جهان آن روز، به کعبه مشرف میشُدند.
بسیاری از مسلمانان بهخصوص دو قشر بازرگانان و علما در اثر برخورد با مسلمانان سایر بلاد به سیاحت و زیارت سرزمینهای دیگر ترغیب میشدند.
برخی چون ابنفضلان، ابنجبیر، ابنبطوطه و ادریسی آثاری را بر جای گذاشتهاند که بیانگر عظمت تمدن اسلام و پیشتازی علمای مسلمان در این رشته بوده، اما آنچه مهم است این که بسیاری از سرزمینها برای نخستین بار از سوی مسلمانان کشف شده است.
بهطور نمونه نخستین توصیفی که از سرزمین چین بهعمل آمده از سلیمان تاجر و نخستین گزارش مکتوب درباره روسیه از ابنفضلان است.
اوضاع پُرآشوب اروپا و آسیای باختری در قرون وسطی بهعلت جنگهای خونین مسیحیان و مسلمانان که به جنگهای صلیبی معروف است، به لشکرکشیهای مداوم اروپائیان به آسیا انجامید و باعث ناآرامی و ناامنی راهها و ویرانی جادهها و دشوار شدن و خطرناکی شرایط مسافرت شد.
در این دوره دیدار از کلیساهای مسیحیان نخستین اولویت مسافرت بود زیرا صومعههای زیادی در نقاط مختلف پراکنده بودند و راهبان و کشیشان مسیحی مردم را تشویق به زیارت این مکانها میکردند.
در اواخر این دوران، مسافرت به قصد زیارت، بهصورت یک پدیده انبوه و سازمانیافته درآمد و شبکه بزرگی از سازمانهای خیریه به کمک طبقات مختلف اجتماعی ایجاد شد.
مسیحیان به بیتالمقدس و روم مسافرت میکردند، اگرچه این مسافرتها اساس و رنگ مذهبی داشت، اما مسافرتهای تفریحی و اجتماعی هم بهحساب میآمد.
ایتالیاییها از نظر رفتن به مسافرت در این دوران بسیار فعال بودند، آنان با کشتی در دریاهای آدریاتیک و مدیترانه سیر میکردند، بنادر مدیترانه میزبان بازرگانان ایتالیایی بود و حتی جنگهای صلیبی مانع رفت و آمد آنان نشد.
در نیمه دوم سده سیزدهم، مارکوپولو مسیری از اروپا به آسیا تعیین کرد، او در چین، پی به یک سیستم جادهای بسیار عالی بُرد، او کتاب خود را بر مبنای این سفر نوشت و این کتاب نخستین منبع اطلاعاتی غرب درباره زندگی شرق در آن دوران قرار گرفت.
با اختراع چاپ، کتابها در این زمینه رونق یافت، بهطور نمونه کتاب سرجان مندویل بهنام مسافرت در سال ۱۳۵۷ به چندین زبان منتشر شد، که شرح مسافرت به نقاط دور و نزدیک دنیا به تفصیل در آن آمده است.
رُنِسانس:
از سده چهاردهم تا هفدهم، به سبب کشف سرزمینهای ناشناخته و شناخته شدن بسیاری از راههای دریایی، جهانگردی رونق فراوان یافت و بیشتر مسافرتها با هدف کسب دانش و تجربهآموزی انجام میشُد.
در انگلستان، ملکه الیزابت اول برای ترغیب و پرورش نمایندگان خارجی، شرایط سفر را برای آنها فراهم کرد و دانشگاههایی مانند «آکسفورد» و «کمبریج» در انگلستان و «سالامانکا» در اسپانیا به دانشجویان برای مسافرت، کمکهزینه تحصیلی میپرداخت.
بعد از مدتی کاروانهای مسافرتی، دارای ساختار و سازمانی منظم و منطقی شدند و آن را «گراند تور» نامیدند، این کاروان کار خود را در نیمه سده ۱۷ شروع کرد و تا نیمه سده ۱۹ همچنان برقرار بود.
بیشتر اعضای این کاروان را افرادی تشکیل میدادند که برای کسب علم، دانش و تجربههای جدید به مسافرت میرفتند.
تا آنجا که اطلاعات تاریخی نشان میدهد، سیر و سیاحت برای استراحت و تفریح از اوایل قرن ۱۶ شروع شده و مردم برای بازدید از شهرهای بزرگ و معروف دنیا اقدام به مسافرت کردهاند.
سوابق تاریخی و معروفیت شهرها و جاذبههای مختلفی که در آنها وجود داشت انگیزه سفر نخستین مسافران تفریحی بوده است.
در قرن ۱۷ هجوم مسافران به فرانسه، به جایی رسید که باعث شد شخصی بهنام «سن موریس» در سال ۱۶۷۲ نشریهای با عنوان «راهنمای سفر به فرانسه» منتشر کند.
بیشتر مسافران از کشورهای آلمان، لهستان، دانمارک، سوئد، هلند و انگلیس به فرانسه سفر میکردند.
انقلاب صنعتی:
در این دوران افزایش روزافزون مهاجرت موقت (جهانگردی)، ثروتمندان فرانسوی را برآن داشت تا برای ایجاد مهمانسرا، استراحتگاه و تفریحگاه در نواحی خوش آبوهوا و زیبامنظر سرمایهگذاری کنند.
مناطقی از فرانسه که چشمههای آبگرم معدنی مانند ساوا، ماسیف سانترال و کوههای وژ، بسیاری از مردم مبتلا به بیماریهای پوستی و دردهای عضلانی را بهخود جلب کرد.
دامنه کوههای وژ و آلپ برای پیشگامان ورزشهای کوهستانی (اسکی و کوهنوردی) نیز بسیار کشش داشت.
در اواخر سده ۱۸، مردم بیشتر از قبل تحت تأثیر سخنان و نوشتههای بزرگانی چون ژان ژاک رسو و پیشگامان رمانتیک آنگلوساکسون قرار گرفتند و به سیر و سیاحت در طبیعت و بهرهمندی از مزیتها و زیباییهای آن گرایش پیدا کردند.
سواحل نیلگون جنوب فرانسه مکان تجمع عاشقان طبیعت شد و گروههای بیشماری از بومیان و خارجیان (بهویژه انگلیسیها) به سمت این مناطق میرفتند.
به دو دلیل مسافرت برای تفریح و سیر و سیاحت در طبیعت و دیدن شهرها در روزهای آخر هفته انجام میشُد، یکی اینکه مردم باید تمام روزهای هفته کار میکردند و دیگری اینکه آنان توان مالی لازم را نداشتند.
در پایان سده ۱۹، کارگران از تعطیلات سالانه برخوردار شدند، اینک آنان برای رهایی از مناطق شهری پُرهیاهو و آلوده به کرانههای دریاها رهسپار میشدند و تعطیلات خود را در آن نقاط میگذراندند.
پارهای از جاهایی که تا آن زمان محل تفریح، سرگرمی و گردش ثروتمندان بود گسترش یافت و تأسیسات تازهای ایجاد شد تا فضای لازم برای طبقه متوسط در حال گسترش جامعه تأمین شود، بدینسان سفر و جهانگردی از انحصار طبقه مرفه و اشراف در آمد و خارج شد.
انقلاب صنعتی که از سال ۱۷۵۰ تا ۱۸۵۰ ادامه یافت، پایه و اساس گردشهای دستهجمعی را که امروز ما با آن آشنا هستیم بهوجود آورد.
در این دوره تغییرات اجتماعی باعث تغییر مشاغل و گسترش طبقه میانی اجتماع شد و این طبقه توان افزونتری یافت تا بیشتر به تفریح و مسافرت برود، در نتیجه افزایش تقاضا برای مسافرت باعث شد که مسافرتهای تخصصی طبقه اشراف گراند تور شکل تازهای بهخود بگیرد و به مسافرتهای تفریحی در سطح عمومی تبدیل شود.
برخی از مکانهایی که تا آن زمان محل تفریح و گردش خانوادههای ثروتمند و مرفه بود، گسترش یافت و تأسیسات جدیدی بهوجود آمد تا بتواند فضای لازم را برای طبقه متوسط جامعه بهعنوان بازار بزرگی بهوجود آورد (البته در مقایسه با تعداد اندکی از این مکانها که در گذشته برای اشراف و ثروتمندان تهیه شده بود)، اگر چه این مسافران جدید هزینههای زیادی نمیپرداختند اما تعداد روزافزون آنها این کمبود را جبران میکرد.
مهاجرتهای روستا شهری، پدید آمدن ماشینها، قطار و کشتیها نیز در توسعه گردشگری تأثیر گذاشت.
حادثه مهم دیگری که بر صنعت گردشگری اثر گذاشت، فناوریهای نوین بانکی از جمله چک مسافرتی بود که آمریکاییها ابداع کردند.
از اواخر قرن ۱۹، گردشگران آمریکایی به اروپا سرازیر شدند، اثر اقتصادی، افزایش درآمدها، افزایش اوقات فراغت و توسعه شبکههای حملونقل سریع و ارزان، همگی شرایطی را بهوجود آورد که باعث رشد بازاریابی در بخش گردشگری شد.
اختراع هواپیما نقطه عطفی در تاریخ بروز تحولات در وسایل ارتباطی و آمد و رفت است، این وسیله جدید، در افزایش ارتباطات و در نتیجه گسترش جهانگردی نقشی بسیار مهم و تعیینکننده ایفا کرد.
انتهای پیام/
نظر شما